شروع تیره الکس
با شنیدن خبر آمدن سرمربی سابق وردربرمن، توماس شاف به فرانکفورت، انتظار یک بازی هجومی از عقاب ها می رفت. اما شروع این تغییر برای مایر باتجربه اصلا ایده آل نبود. برای بازوبند کاپیتانی که بعد از انتقال پیرمین اشوگلر به هوفنهایم، بدون صاحب مانده بود، مایر بهترین گزینه به نظر می آمد اما شاف ترجیح داد بازوبند را به کوین تراپ، دروازه بان آلمانی بدهد.
در ادامه شروع بد او، در بازی اول فصل برابر فرایبورگ، مایر از روی نیمکت شاهد پیروزی یک بر صفر هم تیمی هایش بود. شاف در این بازی که اولین بازی با تیم جدیدش محسوب می شد، از دو مهاجم استفاده کرد و ترجیح داد از نلسون هائدو والدز، شاگرد قدیمی اش در برمن و هریس سفروویچ سوییسی در کنار هم استفاده کند. برای بازی بعدی نلسون والدز با مصدومیت بسیار سنگینی مواجه شد، اما توماس شاف هنوز هم از مایر در ترکیب اصلی خود استفاده نکرد تا شکست خانگی برابر آگزبورگ برای عقاب ها رقم بخورد.
موفقیت دیرهنگام
هیچگاه نمی دانید آینده برای فوتبال چه چیزی را در نظر گرفته است. دقیقا زمانی که شایعات پیرامون رابطه نه چندان خوب مایر با سرمربی در حال قوت گرفتن بود، مهاجم کهنه کار به کمک عقاب ها آمد و آن ها را در اولین بازی فصل با اولین گلش در تساوی برابر شالکه همراهی کرد. در ادامه و سه روز بعد یک گل به ماینتس زد تا بازی برای سومین بار در پنج بازی با نتیجه 2-2 به تساوی برسد. پس از این ها، یک بار دیگر مصدومیت با فرانکفورت دست به گریبان شد و این بار کاپیتان تراپ تا پایان سال 2014 مصدوم شد. بنابراین این مایر گلزن بود که بازوبند را به جای دروازه بان آسیب دیده بر بازو بست.
از زمان بستن بازوبند بر بازو، الکس حتی یک دقیقه از بازی های بوندس لیگا را از دست نداد تا زمانی که در نیم فصل دوم با مصدومیت مواجه شد. برای یک بازیکن 32 ساله خیلی کم پیش می آید که به دوران اوج خود برسد. اما مایر هیچ گاه به این اندازه آماده نبود، حتی زمانی که در بوندس لیگای 2 بازی می کرد هم موفق نشده بود در یک فصل 19 گل به ثمر برساند. هرچند تعجبی نداشت که یواخیم لو اسم او را در لیست های خود قرار نمی داد. سرمربی آلمانی قبلا مشابه این کار را با اشتفان کیسلینگ آماده هم انجام داد.
زوج مرگبار
در سالهای گذشته، مهاجم 196 سانتی متری با افراد زیادی در خط حمله ترکیب شده است. تئوفانیس گکاس و یوانیس آماناتیدیس یونانی بازیکنانی بودند که به کامرزبانک آرنا آمدند و در مقاطعی در کنار آو بازی کردند. در فصل اول پس از صعود دوباره به بوندسلیگا، در تیم آرمین فه که تیم موفقی هم بود، چند بار در پست مدافع چپ هم به کار گرفته شد. اما بهترین پست برای او همین پست مهاجم نوک در تاکتیک دو مهاجمه شاف و در کنار هریس سفروویچ بوده است.
هر چند سفروویچ پس از تعطیلات زمستانی موفق نشد به اندازه نیم فصل اول بدرخشد، اما در پایان فصل با گلزنی برابر لورکوزن، فصل را به خوبی به پایان برد. با نمایش فیزیکی عالی مهاجم سوییسی و تمام کنندگی مرگ آور مایر، آینتراخت یکی از بهترین خط های حمله لیگ را به خود اختصاص داد، هر چند که به خاطر خط دفاع ضعیف، این دستاورد خیلی به چشم نیامد.
آقای گلی
با درخشش های متوالی آرین روبن در بوندس لیگا، اغلب کارشناسان پیش بینی می کردند که وینگر هلندی عنون آقای گلی را به خود اختصاص دهد. اما مصدومیت او در بازی برابر گلادباخ راه را برای مایر هموار کرد. اما فقط چند هفته طول کشید تا مایر هم آسیب ببیند و زانوی خود را به تیغ جراحان بسپارد.
پس از این اتفاق ها، باس دوست که تبدیل به ماشین گلزنی گرگها شده بود، اصلی ترین گزینه برای آقای گلی بود. پس از او هم روبرت لواندوفسکی که تازه موتورش گرم شده بود به این مسابقه اضافه شد. اما در پایان این مایر بود که با اختلاف 2 گل نسبت به نفر دوم جایزه را از آن خود کرد. هر چند عقاب ها بعد از هفته 27 با نبود او، امید کسب سهمیه لیگ اروپا را از دست دادند.
تمام این آمار و صحبت ها نشان از اهمیت بالای این عنوان برای فرانکفورت دارد و با نبودن شاف در فصل آینده هم، انتظار می رود مایر همچنان در نوک پیکان حمله عقاب ها باقی بماند. شاید در فصل آینده اولین هتریک بوندس لیگایش را انجام دهد، کاری که می توانست در بازی برابر هامبورگ انجام دهد و با پنالتی که از دست داد، این فرصت را هم از دست داد.