1) ارائه خط دفاعی نیرومند:
زمان تصدی گراهام در چهار سال اول رادار بازیکن یاب وی هیچ گاه نا امیدش نمی کرد. لی دیکسون و استیو بولد از لیگ پایین تر و تیم استوک سیتی به خدمت گرفته شدند و نایجل وینتربرن دفاع چپ این تیم از ویمبلدون تازه صعود کرده به لیگ برتر خریداری شده بود. با ورود گراهام در سال 1986 تونی آدامز مدافع اسطوره ای انگلستان کاپیتان آرسنال لقب گرفت و دیوید اولری بسیار با تجربه هنوز در خط دفاعی تاثیرگذار بود. گراهام خط دفاعی نفوذ ناپذیر توسط تمرین و تکرار های بی امان، نظامی و ظالمانه بنا کرده بود. این نکته هنوز هم مطرح می شود که این سرمربی برای نگه داشتن مدافعان در یک واحد، از طناب برای بستن آن ها و کنترل منظم آن ها در تمرینات استفاده می کرده و پیام این حرکت مشخص بود. آرسنال تیمی بود که نقطه قوت آن خط دفاعیش بود.
روش آفساید گیری آن ها به حدی دقیق بود که حیات فوتبالی تیم حریف را به آن ها دشوار می ساخت. خط دفاعی معروف آرسنال متشکل از : بولد، دیکسون، آدامز و وینتربرن اولین بار در فصل 89/1988 در کنار یکدیگر قرار گرفتند که توانستند با پیروزی دراماتیک در آنفیلد در بازی آخر فصل قهرمانی لیگ برتر را به دست بیاورند. نکته جالب این است که زمان ورود آرسن ونگر در سال 1996 این خط دفاعی توانمند سر جایش بود. سرمربی فرانسوی اظهار داشت:
چهار بازیکن خط دفاعی، نیروی تیم ما هستند. پایه های بتنی آن ها و اساس استوارشان است که آن ها را در حاشیه امنیت قرار می دهد.
این چهار بازیکن زمانی که آرسنال ونگر در فصل 98/1997 قهرمان دبل انگلیس(لیگ برتر و اف ای کاپ) شد، در وضعیت نیرومندی قرار داشتند. نایجل وینتربرن می گوید:
ما زیر دست ونگر فضای حرکتمان افزایش یافت و بیشتر رو به جلو حرکت می کردیم در حالی که زمان جرج اینگونه نبود؛ با این حال اساس ما مدافعانی بود که گراهام آن ها را ساخته بود.
پشت این چهار نفر، دیوید سیمن در سال 1990 به این تیم پیوست تا جانشین جان لوکیچ محبوبی شود که هواداران آرسنال دوست نداشتند از دستش بدهند. ولی "دست های امن" پیشرفتی نسبت به لوکیچ بود و از خروج های خوب، واکنش های فوق العاده و اعتماد به نفس بی همتا برخوردار بود که نقطه عطف دیگری برای آرسنال محسوب می شد. زمانی که ونگر در سال 1996 به آرسنال آمد راجع به سیمن گفت:
زمانی که شما وارد یک باشگاه می شوید و می بینید سیمن دروازه بان آن است، خیالتان راحت می شود و سپاسگزار خواهید بود.
در فصل 98-1997 دیوید سیمن مصدوم شد و دروازه بان لژیونر آرسن ونگر جانشین وی شد، با این وجود این خط دفاعی ساخت دست جرج گراهام بود که آن ها را به سمت موفقیت سوق داد.
2) کمک به باشگاه برای تبدیل شدن به یک ابر قدرت مالی:
زمانی که در سال 1986 گراهام زمام امور را در آرسنال به دست گرفت، این تیم 200 هزار پوند مقروض بود. با تشکر از قرارداد با بنگاه شرط بندی لیتل وودز، بازی های خوب در اف ای کاپ و سیاست بی رحمانه گراهام در فروش بازیکن، این باشگاه توانست فصل را با سود 1 میلیون پوندی به اتمام برساند. اولویت گراهام برای به خدمت گرفتن بازیکنان ارزان و آوردن بازیکنان تیم جوانان به تیم اصلی بود که باعث می شد آن ها در شرایط سوددهی باقی بمانند. با پیروزی های آرسنال، مدیرعامل وقت این تیم دیوید دین زمان این را پیدا کرده بود که معاملات اقتصادی خوبی را انجام دهد و استادیوم هایبوری را مدرنیزه کند. زمانی که گراهام آرسنال را ترک کرد، این تیم در شرایطی قرار داشت که سود سالیانه 20 میلیون پوندی را کسب می کرد. جرج گراهام ولعی برای به خدمت گرفتن بازیکنان با اسم و رسم بزرگ نداشت ولی به گفته او مسئله آرسنال زیر دست او این نبود. وی می گوید:
موفقیتی که آرسنال زیر دست من از آن لذت برد، به دست آوردن منابع درآمدی عظیم، اضافه شدن به هوادارانی که پایه قوی داشتند و تشکیل شالوده تیمی تبلیغاتی بود که حتی 5 سال پیش از آن نیز وجود نداشت. این ها پایه سازی برای سرمربی دیگری بود که وی آرسن ونگر از آب درآمد.
از قضا ونگر زمانی در رادار دیوید دین قرار گرفت که برای دیدن بازی آرسنال گراهام به هایبوری آمده بود. در اواخر دهه 80 سرمربی آن روزهای موناکو در پیچ و واپیچ تونل های زیر استادیوم هایبوری گم شد و به صورت اتفاقی سر از محل استراحت بانوان باشگاه درآورد که به استراحتگاه آقایان توسط باربارا دین، همسر دیوید دین نایب رییس سابق آرسنال هدایت شد. دین و ونگر با ملاقاتی که آنجا داشتند به توافقات فوری دست یافتند و برای ساخت یک ابر باشگاه متحد شدند. البته ونگر سال ها بعد به آرسنال پیوست. وی الگو برداری از سبک گراهام را تایید کرد:
من عادت داشتم بازی های آرسنال را نگاه کنم چرا که حس می کردم می توانم از سازماندهی تیم گراهام چیزهای زیادی بیاموزم. من تنها سرمربی اروپایی نبودم که این کار را می کرد.
خرابکاری مالی این سرمربی البته می تواند مزیت آرسن ونگر را نسبت به وی نشان دهد. در زمان گراهام دیوید دین مجبور بود اختیار انتقال را به دست سرمربی اسکاتلندی بسپارد و مداخله ای ننماید، با این حال ونگر مسالمت آمیزتر از گراهام نسبت به این قضیه به نظر می آمد. این رابطه خوب باعث شد که در آینده دین توانایی این را داشته باشد که ستاره هایی مانند تیری آنری و پاتریک ویرا را برای توپچی ها به خدمت بگیرد.
3) القا ذهنیت پیروزی خواه سیری ناپذیر:
بچه ها شاید شما از من خوشتون نیاد. ولی اگر سخت تلاش کنید می توانید مدال ها و جام هایی را کسب کنید که به فرزندان و نوادگانتان نشان دهید.
اصول او همیشه یکسان باقی ماند: دریاف گل ممنوع. هدف پایانی پیروزی آرسنال است و هر کسی برای دیگر هم تیمی هایش در زمین می جنگد و تلاش می کند. ما برادران خونی هستیم که برای توپ جنگی که روی پیراهنمان نقش بسته بازی می کنیم. او هم قطاران قابل اعتماد خود مانند پت رایس و جرج آرمسترانگ را همیشه همراه خود داشت و آن ها ذهنیت "یکی برای همه" این مربی را همواره ترویج می دادند و این مسئله به کار آرسن ونگر نیز آمد. ونگر در مورد رایس و آرمسترانگ می گوید:
آن ها مردان واقعی آرسنال هستند که سنت های باشگاه را به خوبی درک می کنند و می توانند آن ها را به دسته جدید بازیکنان انتقال دهند.
زیر دست گراهام توپچی ها تبدیل به قلدرهای زمین مسابقه شده بودند. 1-0 به نفع آرسنال؛ این روال عادی کار آن ها در مسابقات بود که در فینال جام برندگان اروپا مقابل پارمای استثنایی و تکنیکی آن روزها هم جواب داد تا آن ها این رقابت اروپایی را فتح کنند. فلسفه "1-0 به نفع آرسنال" با جدایی جرج گراهام اتمام نیافت و در فصل 98/1997 زیر دست ونگر نیز هفت مسابقه با نتیجه 1-0 به پایان رساند.
زمانی که در فصل 98/1997 تیم آرسن ونگر دچار افول در بازه زمانی زمستان شد، کاپیتان تونی آدامز قرار ملاقات تیمی را در کافه رویال ترتیب داد تا به پت ویرا، مارک اوورمارس و هر آنکه نیاز داشت، اهمیت موضوع "یکی برای همه" را بازگو کند. ویرا در این رابطه می گوید:
تونی خیلی سریع به ما گفت که موفقیت حاصل شده در تیم گراهام نتیجه این بود که به شکل زنجیروار و در هم پیوسته بازی میکردیم و چگونگی یک تیم واقعی را برای ما شرح داد. آن ملاقات نقطه پیشرفت ما در آن فصل بود.
جدال معروف منچستر یونایتد و آرسنال در فصل 04/2003 که با نتیجه 0-0 به پایان رسید تا توپچی ها همچنان شکست ناپذیر بمانند، نمایش دیگری از دفاع زمان گراهام بود. در آن بازی مارتین کیون و ری پارلر، دو بازمانده آخر تیم جرج گراهام بودند که توانستند با عملکرد خوب خود یونایتدی را که سوار بر بازی بود زمین گیر نمایند. پارلر می گوید:
البته که آن بازی ما را یاد زمان گراهام می اندازد. اگراین بازی را می باختیم هیچگاه شکست ناپذیران لقب نمی گرفتیم و این می توانست شدیدا روی عملکرد فصل ما تاثیر گذار باشد.
ری پارلر و مارتین کیون پس از قهرمانی آرسنال را ترک کردن؛ 9 سال پس از اخراج گراهام از آرسنال. از آن زمان نیز آرسنال هیچگاه به قهرمانی لیگ برتر انگلستان نزدیک نبوده است.