طــر فداری- مهم نیست شما چه عملکردی در یک فصل فوتبالی ثبت کرده باشید، چه برنده یکی از مقتدرانه ترین 3 گانه های تاریخ باشید چه قهرمان جام جهانی، چه وزنه روحی قهرمان اروپا و چه بهترین گلزن مهمترین رویداد جهان فوتبال، در هر صورت شما در بهترین حالت بلیط ردیف اول برای تشویق مسی یا رونالدو در ژانویه هر سال میلادی را دریافت خواهید کرد. در فوتبالی که ادعای چرخش از فوتبال "ستاره محور" به فوتبال "تیم محور" دارد تضاد خنده داری بین انتخاب بهترین ها و این ادعا وجود دارد. آیا واقعا فوتبال در نگاه مخاطب فوتبال تیم محور تر از گذشته است؟
پایه امروز فوتبال، آن چه که گلزن ها می خواهند!
حقیقت همین است. واقعا فکر می کنید گلزنی "یک بازیکن" و نه یک تیم سخت تر شده است؟ بیایید نگاهمان را به 15 سال عقب تر ببریم:
بیس فوتبال در سال 2001 را در نظر بگیرید. فوتبال وابسته به 2-4-4، استفاده از بازیکنان تکنیکی و پر سرعت اغلب به عنوان هافبک کنار کلاسیک که بیش از 50 متر با دروازه حریف فاصله دارند و در موارد نادر به عنوان مهاجم که در کنار خود یک بازیکن دیگر که به همان اندازه توپ به او می رسد و تلاش برای گلزنی انجام می دهد. شاید سیستم های تدافعی تفاوت پیدا کرده باشند اما حقیقت این است که مسیر تغییر روش های تدافعی در پاسخ به روش های جدید گلزنی بوده است. حال بیایید این مسئله را بار دیگر بررسی کنیم. آیا مسی و رونالدو 15 سال قبل هم همین آمار را از خود به جا می گذاشتند؟
مسی و رونالدو در 5 سال گذشته در مجموع بیش از 600 گل به ثمر رسانده اند. آمار خارق العاده و بی نظیر است. اما در یک آمار خارق العاده، نقش هم تیمی، مربی و ضعف حریف غیر قابل انکار است. در این میان مهم ترین اثر را باید به نام روند پیشروی فوتبال نوشت. اینکه تصور کنیم مسی و رونالدو در سیستم 2-4-4 ای که 10 یا 15 سال قبل پیاده می شد همین آمار را می توانستند تکرار کنند رویایی شیرین برای هوادارانشان اما غیر حقیقی است. مسیر فوتبال امروز همین است. چیزی که گلزن ها می خواهند. گلزن ها ستاره می شوند و سوپر گلزن هایی مانند رونالدو و مسی "سوپر استار".
توجیه یا واقعیت؛ نگاه مخاطب فوتبال را سوپر استار می سازد!
امروزه تصوری نه چندان اشتباه وجود دارد که هر اتفاقی که در دنیای فوتبال بیفتد، هر تیمی که جام ببرد و هر بازیکنی که کلید موفقیت تیمش باشد برای داشتن جایگاه در نگاه مخاطب فوتبال باید دو شرط داشته باشد. یا مسی و رونالدو باشد، یا هم تیمی این دو بازیکن! آیا مخالفید؟ به 2012، 2013، 2014 و انتخاب 11 بازیکن برتر فیفا نگاه کنید. هم تیمی بودن با مسی و رونالدو می تواند یک شبه ما را از یک بازیکن معمولی در جهان فوتبال تبدیل به یک مهره غیر قابل جانشین و با توانایی های منحصر به فرد کند و او را در صف بهترین ها قرار دهد.
نکته فاجعه آمیز این است که شاید در کنار این دو بازیکن نامی از رئال مادرید و بارسلونا به میان آید، اما تیم های موفقی همچون چلسی، بایرن مونیخ و یوونتوس در مصاف با این دو تیم همیشه شماره 2 هستند. جهان فوتبال در فازی قرار دارد که باید مسی و رونالدو موفق شود و اگر این دو موفق نشوند، بیایید بررسی کنیم دلیل عدم موفقیتشان را! از عدم گلزنی هم تیمی ها تا چینش و تاکتیک اشتباه مربی و مصدومیت و در نهایت زمانی که تمام دلایل "عدم موفقیت" رئال و بارسا بررسی شد تازه شروع به دیدن نمایش تیم برنده می کنیم. نگاهمان فاجعه بار نیست؟
این نگاهیست که 7 بار پیاپی توپ طلا را بین این دو بازیکن تقسیم کرده است. مسئله این است که جز سال 2010 نفر دوم توپ طلا هم آن یکی بود. یا این یا آن. دو گلزن فوق العاده در این حال و هوای فوتبال. زیدان از 1996 تا 2006 در مجموع 96 گل به ثمر رساند. کمتر از دو فصل فوتبالی این دو بازیکن. اولین انتخاب من برای یک تیم بین این 3 بازیکن زیدان است. شما چطور؟
دوئل بهترین ها؟! آیا مطمئنید؟!
مسی و رونالدو خوب هستند. آنقدر خوب که مخاطب را برای قرار دادن آن ها در صف بهترین ها راضی کنند. اما حقیقت این است که 40 سال قبل رقابتی بسیار وحشتناکتر، نزدیک تر و در عین حال صمیمانه تر و صد البته با کیفیت تر بین دو بازیکن خارق العاده وجود داشته است. یوهان کرایف در مصاف با فرانس بکن بائر. هتتریک در قهرمانی اروپا. نبرد در اروپا و جام جهانی. قهرمانی جام جهانی برای یکی و بهترین بازیکن جام برای دیگری. از 1969 تا 1976 فوتبال اروپا زیر سایه این دو بازیکن قرار داشت. سهم این دو بازیکن 5 توپ طلا در این 8 سال بود. مقایسه توپ طلای 1972 با 2012 تاثیر فاجعه بار جهت دهی به فوتبال را نشان می دهد. 5 بازیکن اول 1972 فرانس بکن بائر، گونترنتزر، گرد مولر، کرایف و پت کایزر بودند. نتزر بهترین بازیکن یورو 72 لقب گرفته بود. گرد مولر آمار بی نظیر 85 گل زده که هنوز در صورت احتساب میانگین شماره یک تاریخ فوتبال است را ثبت کرده بود. یوهان کرایف و پت کایزر هم یکی از مقتدرانه ترین 3 گانه های تاریخ را کسب کرده بودند کرایف کسی بود که در فینال اروپا 2 بار دروازه اینتر را فرو ریخته بود و نکته جالب اینجاست در مسیر فینال بایرن مونیخ را هم حذف کرده بود. در نهایت این قیصر بود که بهترین لقب گرفت.
سال 2012 مسی، رونالدو، اینیستا، ژاوی و فالکائو 5 بازیکن ابتدایی بودند. نکته جالب این است که حتی یک مدافع در لیست حضور ندارد. از نظر فردی و تیمی بخواهیم مقایسه کنیم شاید تنها اینیستا قابل مقایسه با 5 نفر سال 1972 باشد. مسی به پاس 91 گلی بهترین شد که قبل از آن گرد مولر با همان آمار و چه بسا بهتر دوم شده بود. هیچ کدام از بازیکنان 5 نفر ابتدایی سال 2012 در کارنامه خود عنوان قهرمانی اروپا را نداشتند. این 5 نفر در سال 2012 در مجموع 7 عنوان قهرمانی داشتند در حالی که برای 5 نفر سال 1972، 13 قهرمانی ثبت می شود.
سال 2013 باز هم این داستان تکرار شد. کریستیانو رونالدو به پاس ارائه بهترین آمار گلزنی توپ طلا را تصاحب کرد. 40 سال قبل از آن گرد مولر با 73 گل در یک فصل فوتبالی و آقای گلی اروپا، حتی دوم هم نشد و دینو زوف دروازبان بالاتر از او قرار گرفت. کرایفی که 33 گل در 55 بازی آمار ثبت شده اش بود برنده توپ طلایی بود که محصول دوگانه لیگ و اروپا بود. جیانی ریورا، گرد مولر، اولگ بلوخین و آلن سیمونسن همگی بازیکنانی بودند که در این دوئل طاقت فرسا میان کرایف و بکن بائر این دو بازیکن را در کسب جوایز فردی مغلوب کردند. این داستان تنها برای این دو اسطوره نیست. اوزه بیو در سال 1968 با ثبت بهترین آمار گلزنی اروپا باز هم جایی در میان 5 نفر ابتدایی لیست نداشت. او در آن فصل قهرمان لیگ، حذفی و نایب قهرمان اروپا با چاشنی آقای گلی هم لقب گرفته بود. این مثال تنها نمونه ای از کل است.
بگذار من بپرسم: 3 نفر برتر شما در 2012، 2013 و 2014 کیست؟ جواب با خود ماست!
نتیجه ای که هر شخص از فوتبال می گیرد برگرفته از نگاه او، زاویه دید و آن چه که می پسندد است. شما می توانید با هر مقیاسی فوتبال را بررسی و نتایجش را برای "خودتان" طبقه بندی کنید. این شما هستید که باید تصمیمات نهایی در مورد شیوه نگاهتان به فوتبال را بگیرید. جواب من به سوال این است: آیا واقعا فوتبال در نگاه مخاطب تیم محور تر از گذشته است؟ هرگز!