با وجود کاهش کیفیت بازی در دوران پس از سر الکس فرگوسن، هواداران یونایتد حالا دیگر به جای اینکه به آن فکر کنند که گلیزرها کدام بازیکن را میفروشند، بیشتر به این فکر میکنند که چه کسی بعد از دیپای باید به یونایتد بیاید.
آن آوازهای "بمیرید گلیزرها بمیرید" که ۱۰ سال پیش ساخته شد، حالا برای خیلی از هواداران قدیمی شده است. درست ۱۰ سال پس از آمدن گلیزر ها، مالکان آمریکایی باشگاه بیشتر انگلیسی شدند بر عکس آنکه هواداران یونایتد آمریکایی شوند.
سالگرد آمدن آمریکاییها برابر شد با فستیوالی در دهلی نو با نام "یونایتد: زنده".این برنامه با همکاری باشگاه منچستر یونایتد صورت گرفته است که پیوستن هر هوادار یونایتد در هند به این فستیوال، به نظر ضروری میآید. آنها بازی با آرسنال را با یک نمایشگر بزرگ دیدند و سیلوستره هم مهمان ویژه برنامه بود که از تاریخ باشگاه صحبت کرد.
بخش بازرگانی باشگاه هم با ۱۴۰ عضو خود مدلهای از اسپانسرینگ را ساخته اند که باشگاههای دیگر باید از آن الگو بگیرند. همچنین رشد حق پخش بازیها برای لیگ برتر هیچ نشانی از کاهش کیفیت بازیها ندارد و دائما این رقم در حال پیشرفت است.
حتی اندی گرین که کارشناس اقتصادی و هوادار یونایتد بود و بعد از آمدن گلیزرها از ضررهای این کار صحبت میکرد حالا میگوید که:"اکثر هواداران مالکان را دوست ندارند اما آنها شرایط را تغییر دادند. آنها کمی در خرید باشگاه خوش شانس بودند اما پس از آن کارشان فوق العاده بوده است."
این حرف برای شش عضو خانواده گلیزر که پس از مرگ مالکوم در سال گذشته باشگاه را در اختیار دارند، به آن معنا است که آنها ۴۰۰ میلیون دلار از طریق فروش ۱۰ % از سهام باشگاه در بورس نیویورک سود کرده اند و باشگاه آنها هم حالا دو برابر ارزش دارد و ارزش باشگاه به ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار یا ۱ میلیارد پوند رسیده است.( آمارها بر اساس بررسی وبسایت forbes که رقم دقیق آن را میتوانید در طرفداری مشاهده کنید).
با مخلوطی از شانس و قضاوت، گلیزرها از اعتراضات سال ۲۰۱۰ که دیوید بکام با باشگاه میلان به اولد ترافورد بازگشت، سالم بیرون آمدند.
با مخلوط کردن استراتژیهای بازار یابی و هوش فرگوسن در بردن جامهای مختلف و همچنین خوش شانسی در بالا رفتن حق پخش تلویزیونی، آنها از وحشتناکترین دوره مالکیت باشگاه، زنده بیرون آمدند. در کنار آن افت کیفیت فنی پس از رفتن فرگوسن و نتایج بد مویس، باشگاه روش خود را در مورد کنار آمدن با هواداران داخلی یونتد، تغییر داده است. در سال ۲۰۱۰ دیوید گیل، که مدیر کل باشگاه بود و ابتدا مخالف گلیزرها و بعد حامی آنها بود، گفت:"حرف زدن با هوادارانی که نمیخواند دیالوگی را برقرار کنند و با باشگاه سر جنگ دارند، غیر ممکن است."
جانشین او، اد وودوارد با وجود و شاید به خاطر وابستگیاش به گلیزر ها، موفقیتهای بیشتری به دست آورد. قیمت بلیتهای فصلی باشگاه ثابت مانده است و راههای ارتباطی بین باشگاه و هواداران باز شده است. فروش باشگاه به روشهای مختلف، نتیجه شرایط آن زمان و بین المللی تر شدن بازارها بود. همانطور که وسوسه دردسرهای خرید مشهورترین باشگاه انگلیسی برای گلیزرها سبب آن نشد که آنها بیخیال ماجرا شوند.
این کار، نتیجه طبیعی پروسهای بود که از سال ۱۹۸۰ با وارد شدن باشگاهها به بورس آغاز شد. این کار راه را برای آمدن اشخاصی مانند استن کروئنکه، در باشگاه آرسنال باز کرد که با بالا رفتن حق پخش و قوانین فیر پلی مالی یوفا، مانع از خرجهای زیاد توسط مالکین شد. از هر نظر فوتبالی، قضیه بدهیهای باشگاه یونایتد باید با دیده تمجید دیده شود.
نه اینکه گلیزرها عاشق کم کردن بدهیها باشند. نه. تنها اظهار نظر رسمی آنها در مورد بدهیها همان بود که جوئل گلیزر در روزی که باشگاه خریداری شد به شبکه رسمی منچستر یونایتد گفت. وی گفت:" بدهیها برای افراد مختلف، معانی مختلف دارد."
در پشت صحنه اما، جوئل دست به کار شد. آنها ثابت کردند که فقط در زمان نیاز انعطاف پذیر هستند. مانند زمانی که برای وین رونی حاضر نشدند قرارداد سنگینی ببندند و مخالف حضور فن پرسی پس از باختن لیگ به سیتی بودند.
با مشکلات اقتصادی و فیر پلی مالی، حالا اوضاع به کام باشگاههای است که درامد بالاتری دارند و این به آن معنا است که یونایتد دوباره برای خرید گرانترین بازیکنان دست به کار خواهد شد.
فرگوسن هنوز هم میگوید که چطور گلیزرها هیچگاه مخالف خیلی از خریدهای وی نبودند اما با این حال هواداران به سختی این حرف را باور میکنند. مخصوصاً پس از آنکه باشگاه نتوانست از پول فروش رونالدو برای ساخت یک تیم جدید استفاده کند و همچنین آنها نتوانستند که موفقیت خود را پس از سال ۲۰۰۸ در اروپا تکرار کنند. این هواداران همیشه این حرف را خواهند زد که آن ۸۰۰ میلیون پوندی که به جیب گلیزرها رفت اگر در باشگاه خرج میشد، چه موفقیتهای به همراه داشت.
آنها همیشه به موفقیتهای داخل زمین بارسلونا، رئال مادرید و بایرن مونیخ با دیده حسرت نگاه میکنند که چطور آنها با وجود اینکه یونایتد همیشه جز سه باشگاه پر درامد سال بوده است، به آن سطح نرسیده اند. هواداران باشگاه یونایتد که روزگاری میگفتند پیدا کردن مالکی بد تر از گلیزرها ممکن نیست احتمالا الان میفهمند که فشار آنها چطور باعث شد که گلیزرها پول را از باشگاه خارج نکنند و قیمت بلیتها را تغییر ندهند.
یکی از همین هواداران که عضو انجمن هواداری Trust بود میگوید:" من فقط حسرت این را میخورم که چرا ما باید در دهه گذشته اینقدر به خاطر خانوادهای که به کیسه یونایتد چشم دوخته بود، زجر بکشیم."
با وجود اینکه بدهیها از سال ۲۰۱۰ حتی به نصف هم کاهش پیدا نکرده است و به ۳۸۰ میلیون پوند رسیده است، یونایتد با افزایش درامد خود دست فن خال را در تابستان برای خرید هر بازیکنی باز گذاشته است. خریدهای که حالا گلیزرها پس از سالها کم خرجی انجام میدهند و هنوز این گزینه را روی میز کار خود دارند که سهام بیشتری از باشگاه را در بورس بفروشند. گلیزرها جنگ با هواداران را بردند اما به چه قیمت؟