شاید زمانی که آنچلوتی برکنار شده توسط سران یوونتوس، سرمربی میلان شد، کسی فکرش را نمی کرد که آقای نایب قهرمانِ یووه، روزی به یکی از پر افتخارترین مربیان دنیای فوتبال تبدیل شود. کسی که حالا کلکسیونی از جام های مختلف را با 4 تیم از لیگ های معتبر اروپا کسب کرده است. اگرچه مطمئنا اکثر هواداران یوونتوس و میلان بعد از انتخاب آلگری به عنوان سرمربی بیانکونری، هیچ تصور مشابهی را نداشته و نخواهند داشت.
برخی از جام ها بعد از گذراندن یک لیگ فرسایشی طولانی مدت به دست می آیند و برخی بعد از تورنمنتی فشرده، اما افتخاراتی هم هستند که تنها با برد در یک بازی کسب می شوند. وقتی شما تنها با یک تلاش 90 دقیقه ای بتوانید افتخاری را به لیست افتخاراتتان اضافه کنید احمقانه به نظر می رسد که در زمین راه بروید و یا با غرور و بی تعصب بدوید و یا در حالی که 2 هفته تا بازی بعدیتان فاصله دارید، سیاستمدارانه بازی کنید و انرژیتان را ذخیره کنید.
با همه این ها، انتخاب یوونتوسی ها و آلگری در سوپر کاپ 2014 ایتالیا، چیزی بر خلاف این مسئله بود. ولع پیروزی که زمانی در همین بازیکنان تحت رهبری کونته دیده می شد، جایش را به بیخیالی و غرور داده بودند. حتی جنگجوی این سال های یووه کم رمق بود و اگر الان از کونته بپرسید احتمالا دیگر او را برای دعوا با خود به جایی نبرد.
شاید بقیه تماشاگران بازی یووه-ناپولی هم مانند من، زمانی که تابلوی تعویض پیرلو را دیدند، توانستند پایان تلخ یوونتوس را پیش بینی کنند. حتی خود پیرلو هم از دیدن شماره اش روی تابلو تعویض تعجب کرده بود. موضوع خوب یا بد بودن پریرا یا ضعف بدنی پیرلو نیست، این اتفاق بارها در طول فصل افتاده و مشکلی هم ندارد، اما نه در دیداری که تیم تنها با یک گل جلو است و ممکن است با مساوی شدن به وقت های اضافه برود. در آن زمان تیم باید بدون طراح همیشگی حملاتش سعی کند پیروز میدان باشد، حتی اگر مارکیزیو تمام تلاشش را بکند.
جالب اینجاست که پریرا به محض ورود و از بخت بدش تاثیرش را در بازی گذاشت و دی گوژمان بعد از عبور از او و اورا سانتر منجر به گلش را ارسال کرد. در مجموع دیشب شب پریرا نبود و در ادامه کار بارها با اصرار بر حفظ توپ و دریبل زنی، توپ ها را لو داد و سر انجام با از دست دادن یک پنالتی که می توانست یووه را قهرمان سوپر کاپ کند، امضایش را پای کار نشاند.
چیز تازه ای نیست که بعد از هر باخت، و بدتر، پس از ناکامی در کسب هر جام، هزاران نکته منفی را بازگو کرد و هر کسی را مقصر دانست. اما بعد از بازی دیشب تنها کسی که با سری بالا به رختکن یووه رفت جیانلوئیجی بوفون بود.
با اینکه روی یکی از صحنه ها با خونسردی نظاره گر برخورد چیپ هیگواین با تیر دروازه اش بود، اما با گرفتن تک به تک از مهاجم آرژانتینی تیم را در زمین حفظ کرد. با شروع ضربات پنالتی هیچ کس تصور نمی کرد بوفونی که هرگز پنالتی گیر به حساب نیامده و با پنالتی ها 50/50 برخورد می کند، بتواند 3 سیو کامل داشته باشد. حقیقت این است که او بهترین عملکردش را ارائه کرد و حتی می توانست با ادامه یافتن پنالتی ها خودش هم ضربه ای به سمت دروازه بزند و شاید عملکرد درخشانش را با زدن یک گل تکمیل کند.
به هر حال یووه اولین جامش را با آلگری در آخرین بازی سال 2014 از دست داد و در دیداری که 5 بار از ناپولی پیش افتاد نتوانست پیروز شود و در ضربات پنالتی مغلوب شد.(که این خود می تواند یک رکورد جدید به حساب بیاید). پنالتی هایی که گویا موسیلینی قبل از آنها، خانواده بازیکنان یووه را تهدید به مرگ کرده بود و یوونتوسی ها هم به محض به دست آوردن فرصتی برای برتری، به وضع احمقانه ای آن را به هدر می دادند تا جانشان را از دست ندهند. قبل از شروع ضربات پنالتی، بازیکنان و کادر فنی یووه به ذهنیت به هم ریخته و کم انگیزگی خودشان و البته از دست دادن فرصت های زیاد گلزنی باخته بودند و حتی کمک های پی در پی بابانوئل هم نتوانست آنها را فاتح جام کند. بابانوئلی که قبل از این بازی در تمرینات یووه دیده شده بود، ممکن است دیشب به علت سکته قلبی ناشی از حضور در دوحه به بیمارستان منتقل شده باشد و بهتر است تا بعد از بازی یووه-دورتموند در وستفالن همانجا تحت مراقبت های ویژه بماند چون مطمئنا آنجا هم کمکی از دست او بر نخواهد آمد.
اگر این کریسمس جوراب های مسیحیان دنیا خالی از هدیه بماند، آنها می توانند یوونتوس را مقصر این اتفاق بدانند.