خداحافظی هر ستاره ای برای هوادارنش تلخ است و کنار آمدن با آن کار ساده ای نیست. ستاره های دنیای فوتبال هر کدام گوشه ای از خاطرات یک تیم را می سازند که برای هواداران آن تیم ارزش بسیاری دارد ولی عده ای خاص از ستاره ها هستند که محبوب کل هواداران به شمار می روند و نیاز به طرفداری از یک تیم خاص برای دوست داشتن آنها نیست. علی کریمی بدون شک ستاره ای است که هر فوتبال دوست ایرانی دوستش دارد و از مرور صحنه های خلق شده توسط وی لذت می برد. وی در حالی از فوتبال خداحافظی کرد که لحظه به لحظه حضورش در این فوتبال توآم با خاطراتی جذاب و خاص بوده است.
1- جام رمضان 75، آغازی بر درخشش جادوگر
خیلی جالب است که خداحافظی کریمی مصادف شده است با روزهایی که او به عنوان یک ستاره به فوتبال ایران معرفی شد. سال 1375 در جام رمضان تیم فتح با ستاره ای که تنها 18 سال داشت یکه تازی می کرد. علی دایی ستاره آن روزهای فوتبال ایران که به همراه دوستان خود در این جام حضور داشت در چند صحنه در دام تکنیک این جوان 18 ساله افتاد و این بازیکن گمنام با دریبل های ناب خود دایی را آنقدر آزار داد که در نهایت خشم وی را برانگیخت و یک جنجال بزرگ به وقوع پیوست! همین درخشش کافی بود تا سرخابی پایتخت برای به خدمت گرفتن کریمی دست به کار شوند، در نهایت سال 1377 کریمی پس از گذراندن دوران خدمتش در تیم فتح به عضویت پرسپولیس تهران درآمد.
2- تیم ملی، محرومیت، الاهلی
درخشش وی در پرسپولیس به قدری چشمگیر بود که خیلی زود به تیم ملی هم دعوت شد. وی در 19 سالگی اولین بازی ملی خود را برابر تیم ملی کویت انجام داد. کریمی جوان که بصورت همزمان در تیم ملی بزرگسالان و امید بازی می کرد در یکی از بازی های تیم ملی امید برابر تیم ویتنام در اعتراض به قضاوت تورو کامیکاوا داور بازی با او درگیری فیزیکی پیدا کرد که نتیجه اش محرومیت دو ساله از فوتبال بود که بعدها به یک سال کاهش یافت. کریمی پس از گذراندن این محرومیت و حضور دوباره در تیم ملی و باشگاه پرسپولیس بار دیگر درخشید تا مورد توجه تیم های بزرگ اروپایی قرار گیرد ولی در عین ناباوری نابغه تکنیکی فوتبال ایران سر از امارات و باشگاه الاهلی درآورد!
3- درخشش در جام ملت های آسیا و انتخاب بعنوان مرد سال فوتبال آسیا
علی کریمی به واسطه درخشش بی نظیر در بازی های جام ملت های آسیا سال 2004 به عنوان مرد سال فوتبال قاره کهن برگزیده شد. کریمی در بازی های جام ملت های آسیا به تنهایی 3گل از 4 گل تیم ملی ایران به کره جنوبی را در یک چهارم نهایی به ثمر رساند و اگر ناداوری بازی با چین نبود می توانست به همراه تیم ملی فاتح این بازی های نیز شود. کریمی که فوتبالی فراتر از سطح آسیا ارائه می کرد به مارادونای آسیا نیز ملقب شد.
4- حضور موفق در بایرن مونیخ
انتخاب عجیب کریمی برای حضور در تیم اماراتی همه را به تعجب واداشته بود چرا که وی با سطح بالای فوتبالی که داشت براحتی می توانست در فوتبال اروپا فعالیت کند. به هر حال کریمی حدود 4 سال در امارات توپ زد و پس از آن بالاخره راهی اروپا شد. مقصد کریمی باشگاه بزرگ بایرن مونیخ بود. کریمی در بایرن نمایش خوبی داشت ولی یک مصدومیت بی موقع نه تنها موقعیت وی در باشگاهش را متزلزل کرد بلکه جام جهانی 2006 را نیز برای ستاره به یک تورنمنت تلخ تبدیل کرد. کریمی که پیش از مصدومتش در اکثر بازی های بایرن حضور داشت پس از رهایی از بند مصدومیت هیچگاه نتوانست به آن جایگاه قبلی دست پیدا کند.
5- جام جهانی 2006 تحت تاثیر مصدومیت و حاشیه
کریمی که سال 2002 همراه با تیم بلاژویچ از رسیدن به جام جهانی باز مانده بود، امیدوار بود سال 2006 با حضور در این مسابقات تکنیک ناب خود را به کل جهان نشان دهد ولی مصدومیت وی در بازی با هامبورگ باعث شد تا کریمی آمادگی لازم برای حضور در جام جهانی را نداشته باشد. وی در جام جهانی یک نمایش معمولی بر جای گذاشت تا فوتبال دوستان ایرانی در حسرت دربیل های زیبای جادوگر در جام جهانی بمانند. کریمی در جام جهانی با لگدی که به ساک پزشک تیم ملی زد حاشیه ساز شد و پس از ورود به ایران ماه ها به سوژه خبری رسانه ها تبدیل شد.
6- حضور دوباره در آسیا و ناکامی در رسیدن به جام جهانی
کریمی سال 2007 با وجود داشتن پیشنهاداتی از تیم های اروپایی نظیر موناکو راهی لیگ قطر شد و دو سال نیز در این تیم توپ زد. پس از آن کریمی بار دیگر به فوتبال ایران بازگشت و در سه تیم استیل آذین، پرسپولیس و تراکتورسازی توپ زد (البته وی در مقطعی کوتاه به عضویت تیم شالکه درآمد و همبازی رائول در این تیم آلمانی شد.). حضور علی دایی در تیم پرسپولیسی در چندین مقطع موجب دور ماندن کریمی از این تیم شد. این دو که از همان ابتدا با هم مشکلات زیادی داشتند در جریان بازی های مقدماتی جام جهانی 2010 که علی دایی هدایت تیم ملی را بر عهده داشت نیز به مشکل خوردند و داستان دعوت دایی و قبول نکردن کریمی و اعلام آمادگی کریمی برای حضور در تیم ملی و قبول نکردن دایی چندین بار تکرار شد و در نهایت با برکناری دایی و روی کار آمدن قطبی، علی کریمی به تیم ملی بازگشت. تیم ملی در سه بازی حساس نتوانست نتایج لازم را کسب کند و به این ترتیب کریمی همانند سال 2002 در رساندن تیم ملی به جام جهانی ناکام ماند.
7- صداقتی که بارها چوب آنرا خورد
کریمی در دوران حضورش در فوتبال ایران به صراحت تمام حرفهایش را عنوان می کرد و بارها نیز چوب آنرا خورده بود. انتقاد از عملکرد فدراسیون فوتبال در دوران کفاشیان که محرومیت وی از تیم ملی را در پی داشت و یا مصاحبه های تند وی علیه رویانیان در چندین مقطع که دوری از پرسپولیس را در پی داشت هیچ گاه کریمی را از گفتن حرف های دلش بازنداشت. وی در چندین مورد اقدامات دیگری نیز انجام داد تا نشان دهد برای انجام هر کاری تنها و تنها به اجازه خود متکی است و بس!
8- زندگی شخصی، محبوب و متواضع
کریمی در زندگی شخصی خود همیشه فردی بزرگوار و قابل احترام بوده و هست. وی در سن 20 سالگی ازدواج کرد و اینک دو فرزند نیز دارد. سبک زندگی وی هیچ شباهتی به زندگی پرحاشیه ستاره های میلیاردی این روزهای فوتبال ایران ندارد و تا کنون هیچ خبر حاشیه ای در مورد زندگی وی به گوش نرسیده است. کارهای خیرخواهانه و انسان دوستانه کریمی از وی ستاره مردمی محبوبی ساخته که هیچ مدیرعامل یا مسئول فوتبالی نمی تواند با یاغی و یا ام الفساد خواندن وی چهره اش را در میان مردم خدشه دار نماید. مردم ایران از هر نقطه ای و با هر رنگ و گرایشی به ستاره فوتبال خود احترام می گذارند و او را از صمیم قلب دوست دارند.
به هر حال علی کریمی هم از فوتبال خداحافظی کرد تا ما بمانیم و صحنه های زیبایی که دیگر هیچ گاه تکرار نخواهند شد...